اربعین و جوانان
تاثیرات تبلیغ، دفعی و آنی نیست؛ طولانی مدت است. مبلّغ دین اگر ظواهری را مشاهده میکند که به گمان او ظواهر غیر دینی است، مأیوس نشود. این توهّماتی که بعضی شایع میکنند که جوانها از دین برگشتهاند، همه را جنگ روانی بدانید، که واقع قضیه هم همین است. اینطور نیست؛ جوانهای ما دل را به طرفِ دین دارند و تشنهی حقایق دینند و دلهاشان تشنه است. هر جوانِ سالمالفطره و سالمالطبیعهای اینطور است…..
آیت الله خامنهای، دیدار روحانیان و مبلغان، ۱۳۸۴/۱۱/۰۵.
لغو جلسه قوا
رئیس جمهور در توجیه لغو جلسه سران و به صورت طعنه به رئیس مجلس که از بیمارستان و بیماران کرونایی بازدید کرده بود افاضه فرمودند که: 《 خدا به ما عقل داده؛ نباید جانمان را در خطر بیاندازیم! کسی نمیتواند برود وسط سیل و بگوید من نمیترسم! خب نترس؛ وایسا تا آب تو را ببرد!》
این جمله برای یک مسئول اجرایی کشور شرم آور است!
این جمله یعنی مدافعین سلامت مگر شما عقل ندارید که در بیمارستان و در فضای کرونایی کار می کنید
این جمله یعنی اینکه طلبه هایی که ایثارگرانه با حضور در بیمارستانها نسبت به غسل و کفن و دفن فوت شدگان کرونایی تلاش می کنید مگر عقل ندارید.
این جمله یعنی اینکه جانبازان عزیزی که در نبرد ۸ سال دفاع مقدس در کوران جبهه ها می جنگیدد و روی مین میرفتید مگر عقل نداشتید.
این جمله یعنی اینکه مسئولینی که در سیل خوزستان آستین همت بالا زدید و پا در سیل نهادید و دوشادوش مردم و برای دلگرمی آنها حضور پیدا کردید مگرعقل نداشتید؟و…….
این سخن نابخردانه رئیس جمهور تدبیر!!!!، امیدی برای کار جهادی نمی گذارد. این جمله توهین به همه ایثارگران، شهدا، مدافعان حرم، مدافعان سلامت و حتی مدافعان علم در مدارس یعنی مدیران و معاونان و کادر مدارس و معلمان است که با وجود شرایط کرونایی در مدارس حضور پیدا میکنند و ایثارگرانه نمی گذارند چراغ علم و دانش خاموش شود .
این سخن توهین به شعور ملتی است که امیدوار بودند رئیس جمهورشان شجاعانه در کوران حوادث و مشکلات حاضر شود و آنان را همراهی کند.
و می بینند که او گوشه عزلت گزیده و اما دم از تبعیت از رهبری و اطاعت از دستورات کمیته مبارزه با کرونا می زند.
و بدأت حکایة الزینب
یک زندگی فوق العاده
? *١۵ توصیه حاج میرزا اسماعیل دولابی برای یک زندگی مومنانه که فوق العاده است:*
١. هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است .
٢. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.
٣. اگر غلام خانهزادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم .
۴. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است ، حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه .
۵. موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظرت کوچک می کند و آخرت را بزرگ. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن .
۶. اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد .
٧. تربت، دفع بلا میکند و همه ی طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت میشود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور میکند .
٨. هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصهدار که میشوید، گویا بدنتان چین میخورد و استغفار که میکنید، این چین ها باز می شود .
٩. تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی وخدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی وکار محبت همین است .
١٠. با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود .
١١. خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است ؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم .
١٢. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راستی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود .
١٣. از هر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست .
اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن .
بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دههی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله بگو “
١۴. دل های مؤمنین که به هم وصل میشود ، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل ! است شخصِ تنها ، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند “
١۵. هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در “الا” تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه “الله"را بگو همه ی دلت را تصرف کند .
? اشتراک این پیام صدقه جاریه است .