انواع محبت
✍️قرآن می فرمايد: مومنان حب شان به خدا شديد است. محبت و دست داشتن معنايش اين است كه انسان بتواند حالت شوق را حفظ كند. عارفی ديد كه دو تا بچه دارند با هم بازی می كنند. يكی از آنها گفت كه من بايد بروم و تكاليفم را بنويسم و بچه ی ديگر می گفت كه بازی ما هنوز تمام نشده است ولی بچه رفت. عارف گريه كرد و گفت كه اين بچه بازی را رها كرد تا تكليفش را بنويسد ولی من تكاليف مولايم را انجام ندادهام و هنوز دنبال بيهودگی و لغو هستم. ما يك محبت قبل از معرفت و يك محبت بعد از معرفت داريم. يك نفر امام حسين (ع) را دوست دارد حتی اگر او را نشناسد. اما بعد از شناخت امام محبتش بيشتر می شود. ما يك معرفت تقليدی و يك معرفت تحقيقی داريم. وقتی شما بيمار می شويد نزد پزشك می رويد و پزشك می گويد كه فلان دارو برای شما خوب است و شما بخاطر اينكه پزشك را قبول داری اين دارو را میخوري، اين معرفت تقليدی است. يك وقت شما كتاب پزشكی مطالعه می كنيد و به نتيجه می رسيد كه فلان دارو براي شما مفيد است. اين معرفت تحقيقی است. معرفت تقليدی بد نيست بلكه معرفت جاهلی بد است. روايت داريم كه آغاز دين معرفت خداست. معرفت مراتب دارد. معرفت به ظرفيت است. ممكن است كه يك فرد بی سواد معرفت را از امام حسين (ع) ديده است و معرفت می تواند شهودی باشد. ما نبايد معرفت را پيچيده كنيم. تقوا برای انسان معرفت می آورد. بالاترين معرفت، معرفت خداست. هر كس كه در رختخواب خودش بميرد و سه تامعرفت داشته باشد با معرفت از دنيا می رود. معرفت به خدا، پيامبر و امام. اهل بيت گفته اند كه خدا را با ما بشناسيد. شناخت اهل بيت منجر به شناخت خدا می شود.
?از بیانات دکتر رفیعی