دوستى ناسالم
? «سقم» (به ضم و فتح سين) به معناى بيمارى است. روشن است دوستى وقتى سالم و خالى از غل و غش است كه انسان آنچه را براى خود مىخواهد، براى دوستش نيز بخواهد و آنچه را براى خويش ناخوش دارد براى دوستش نيز ناخوش دارد و در بعضى از روايات آمده كه حداقل مودت و دوستى همين است.
⁉️با اين حال چگونه ممكن است دوستى با حسد جمع شود؟!
?حسد به معناى انتظار زوال نعمت از ديگرى است و تفاوت آن با رقابت و تنافس اين است كه:
?حسود، خواهان زوال نعمت از ديگرى است؛
?ولى در «رقابت، تنافس و غبطه»، شخص سعى مى كند خود را به پاى ديگرى برساند، بى آنكه بخواهد چيزى از او كاسته شود.
?دوست واقعى كسى است كه خواهان پيشرفت و ترقى دوست خود باشد، هرچند تلاش كند خودش نيز به پيشرفت و ترقى برسد؛
?بنابراين آن كس كه چنين نيست دوست واقعى نيست و يا به بيان امام(عليه السلام) دوستى او گرفتار بيمارى است.
?درباره اهميت دوستى در روايات اسلامى و همچنين شرايط دوست خوب و نيز وظائف دوست در برابر دوست مطالب زيادى وارد شده است.
✅امام حسن مجتبى در وصيتى كه به «جناده» (ابن ابى سفيان) در لحظات آخر عمر خويش فرمود چنين مى گويد:
«فَاصْحَبْ مَنْ إِذَا صَحِبْتَهُ زَانَكَ،
وَ إِذَا خَدَمْتَهُ صَانَكَ،
وَ إِذَا أَرَدْتَ مِنْهُ مَعُونَةً أَعَانَكَ،
وَ إِنْ قُلْتَ صَدَّقَ قَوْلَكَ،
وَ إِنْ صُلْتَ شَدَّ صَوْلَكَ،
وَ إِنْ مَدَدْتَ يَدَكَ بِفَضْل مَدَّهَا،
وَ إِنْ بَدَتْ عَنْكَ ثُلْمَةٌ سَدَّهَا،
وَ إِنْ رَأَى مِنْكَ حَسَنَةً عَدَّهَا،
وَ إِنْ سَأَلْتَهُ أَعْطَاكَ،
وَ إِنْ سَكَتَّ عَنْهُ ابْتَدَأَكَ،
وَ إِنْ نَزَلَتْ إِحْدَى الْمُلِمَّاتِ بِهِ سَاءَك
با كسى دوستى كن
كه دوستى با او زينت تو باشد
و هنگامى كه به او خدمت مىكنى
تو را محفوظ دارد
و هرگاه كه از او كمكى بخواهى
يارىات كند،
اگر سخنى بگويى
(از روى اعتمادى كه به تو دارد)
گفتار تو را تصديق كند
و اگر در جايى (به حق)
حمله كنى،
تو را تقويت نمايد
و اگر دست خود را براى حاجتى
به سوى او دراز كنى
او دستش را به سوى تو دراز كند
و هرگاه نقطه ضعفى
از تو ظاهر شود
آن را بپوشاند
و اگر كار نيكى از تو ببيند
آن را بشمارد(و آشكار سازد)
و اگر چيزى از او بخواهى
به تو بدهد
حتى اگر سكوت كنى
(ولى نيازمند باشى)
بدون مقدمه كمك كند
و اگر مشكلى براى او پيش آيد
تو را ناراحت سازد».
#نهج_البلاغه #قرآن_ناطق
#حكمت_217 #شرح