ملاقات حرّ با اباعبداللهالحسین عليه السلام
??
?روز اوّل ماه محرّم:
ملاقات حرّ با اباعبداللهالحسین عليه السلام. ?
?روز اوّل محرّم سال شصت و یک هجری قمری، آغاز محرّم حسینی است و بهلحاظ نهضت عاشورا روز ویژهای است.
? در این روز قافلهی اباعبداللهالحسین عليه السلام در مسیر حرکت بهسوی کوفه، بین راه با سپاه حرّبنیزیدریاحی مواجه میشود. حرّ از طرف ابنزیاد مأموریت داشت جلوی راه امام را سد کند. آن صحنه هم صحنهی فوقالعاده عجیبی است.
?حضرت اباعبدالله عليه السلام به همراهان خود دستور داده بودند آب کافی بردارید. هنگامیکه با سپاه حرّ روبرو شدند؛ با اینکه سپاه دشمن بود، امّا چون آن سپاه تشنه بود، حضرت اباعبدالله عليه السلام به یارانشان دستور دادند به خودشان و هم به اسب هایشان آب بدهید.
حتّی یکی از سپاهیان حرّ که جزء جنایتکاران واقعهی عاشورا هم هست، نقل میکند آن روز من بهقدری حالم ناجور بود که حتّی توان و قوّت این را که خودم از دهانهی مشک آب بنوشم، نداشتم. خود اباعبدالله عليه السلام دهانهی مشک را به دهان من گذاشتند و به من آب دادند. دیدید روز عاشورا آنها جواب این کار را چطور دادند!
?ماجراي ملاقات حرّ و اباعبدالله عليه السلام، ممانعتی که او از حرکت اباعبدالله عليه السلام به عمل آورد و تازیانهی بیدارییی که حضرت اباعبدالله عليه السلام به او زدند و ادبی که او به خرج داد، قابل تأمّل است.
? حرّ در رویارویی با قافلهی اباعبداللهالحسین عليه السلام دوبار در برابر حضرت ادب ورزید.
یکبار وقتی حضرت فرمودند: مادرت به عزایت بنشیند؛ عرض کرد: یا اباعبدالله ع! اگر نبود که شما فرزند دختر پیغمبر صلي الله عليه و آله هستید، هرکه بودید من جواب شما را میدادم؛ امّا من جرأت نمیکنم به شما چیزی بگویم.
هم این ادبی که ورزید.
? هم ظهرهنگام که حضرت اباعبدالله عليه السلام میخواستند با یاران خودشان نماز بخوانند، حرّ به سربازان خود گفت: بیایید به اباعبدالله عليه السلام اقتدا کنید.
? پاسخ این دو ادبی که ورزید، توفیقی بود که روز عاشورا برای توبه پیدا کرد و مقام بلندی بود که در عالم هستی با جانبازی در راه اباعبداللهالحسین عليه السلام پيدا کرد.
?▪️?▪️?